انتظار، در مکاتب غير ديني و عهدين

انتظار ظهور منجي در آخرالزمان و نجات بشر از وضعيت موجود اختصاص به اسلام و حتي اديان آسماني ندارد، بلکه مکاتب فلسفي غير ديني و مادي نيز معتقد به اين نظريه مي باشند.
«راسل» مي گويد: «انتظار منجي و اعتقاد به ظهور نجات بخش در آخرالزمان اختصاص به اديان آسماني ندارد، بلکه مکاتب غير ديني و مادي نيز در انتظار ظهور منجي براي جامعه ي بشريت و گسترش دهنده ي عدل و داد به سر مي برند».

انتظار در عهد قديم

همان گونه که اشاره شد مسأله ي اعتقاد به ظهور منجي و انتظار چنين شخصي در پايان تاريخ، اختصاص به اسلام و مسلمين ندارد، بلکه ساير اديان نيز به اين عقيده باور و اعتقاد دارند.
در عهد قديم از کتاب مقدس، سفر مزامير داوود، مزمور 37 مي خوانيم: «به جهت وجود اشرار و ظالمين مأيوس نشو، زيرا نسل ظالمين از روي زمين برچيده خواهد شد، و منتظرين عدل الهي وارثان زمين خواهند شد. و کساني که مورد لعن الهي واقع گردند بينشان تفرقه خواهند افتاد. و انسان هاي صالح کساني هستند که وارثان زمين شده و تا پايان تاريخ در روي زمين زندگي خواهند کرد». (1)

انتظار در عهد قديم

يهوديان در سراسر تاريخ محنت بار خود هرگونه خواري و شکنجه را به اين اميد بر خود هموار کرده اند که روزي «مسيحا» بيايد و آنان را از گرداب ذلت و درد و رنج رهانده، فرمانرواي جهان گرداند. هم اکنون صهيونيست هاي اشغالگر فلسطين، علاوه بر دعاهاي مسيحايي مرسوم در پايان مراسم سالگرد بنيان گذاري رژيم اسرائيل غاصب (پنجم ماه ايار عبري) پس از دميدن در شيپور عبادت، اين گونه دعا مي کنند: «اراده ي خداوند، خداي ما چنين باد که به لطف او شاهد سپيده دم آزادي باشيم و نفخ صور مسيحا گوش ما را نوازش دهد». (2)
بسيار طبيعي است که قوم بني اسرائيل با گذشته تيره و تار خود در انتظار آينده ي بهتري باشد. به همين علت که حضرت موسي عليه السلام به عنوان يک منجي ميان ايشان برخاست آنان در پذيرفتن او درنگ نکردند. اين آرمان در دوران ابتلا پا گرفت و هرگز از ايشان جدا نشد، و تنها با انتخاب داوود به پادشاهي بود که آرزوي قوم، براي قيام يک منجي کاملا برآورده شد. داوود نمونه ي يک پادشاه يهودي و الگوي جاوداني شخص مسيحا گرديد. و در واقع، برخي از انبيا و حکيمان هم او را مسيحا مي دانستند. (3)
عصر داوود و سليمان را مي توان دوران شکوفا شدن آرمان مسيحايي در اذهان قوم يهود دانست. اميد مسيحايي با دو نيم شدن حکومت بني اسرائيل پس از حضرت سليمان جدي تر شد.
انبيا نه تنها آتش شوق را در دل ها روشن نگه مي داشتند، بلکه به توسعه دادن مفهوم مسيحا و دوران مسيحايي مي پرداختند. آنان معتقد بودند که شخص مسيحا که خدا به وسيله ي او جهان را مبارک خواهد ساخت، در اذهان بيشتر انبيا حاضر بود.
انديشه ي مسيحايي در پيشگويي هاي «اشعيا» به طور وضوح آمده است. مسيحاي آرامش آفرين و تسلي بخش قوم يهود در يکي از پيشگويي هاي او تصوير شده است. او حکومت آرماني عادلانه اي را پي مي افکندکه در آن زمان «جهان از معرفت خداوند پر خواهد شد مثل آب هايي که دريا را مي پوشاند» و آن، پس از گسترش دين بني اسرائيل در سراسر گيتي است که همچون پرچم قوم ها بر پا خواهد شد و امت ها آن ها را خواهند طلبيد. (4)
و نيز مي خوانيم: «و در ايام آخر واقع خواهد شد که کوه خانه خداوند بر قله کوه ها ثابت خواهد شد و فوق تل ها بر افراشته خواهد گرديد و جميع امت ها به سوي آن روان خواهند شد...». (5)
برخي از پيشگويي هاي «صفنيا» حتي از پيشگويي هاي اشعيا جهان شمول ترند. از ديد او عصر مسيحايي زمان اصلاح کلي جهان است؛ زيرا که در آن زمان، زبان پاک به امت ها خواهد داد تا جميع ايشان اسم يهوه را بخوانند و به يک دل او را عبادت کنند. تصور تلمود پيرامون شخص مسيحا به قرار زير است: «يک انسان که نهالي از خاندان سلطنتي داوود است و قداست او تنها به سبب موهبت هاي طبيعي وي خواهد بود، امت هاي مشرک به دست او نابود خواهند گشت و بني اسرائيل قوت خواهد گرفت». (6)

انتظار در عهد جديد

در انجيل يوحنا از قول حضرت مسيح عليه السلام آمده است: «و زود است که خبر جنگ ها و شايعه هاي آن را بشنويد، مبادا از آن ها فزع نماييد؛ زيرا چاره اي جز تحقق آن ها نيست، ولي در آن هنگام پايان تاريخ نيست.» (7)
و در انجيل لوقا آمده است: «بايد کمرهاي شما محکم بسته شود و چراغ هاي شما روشن باشد و شما همانند افرادي باشيد که به انتظار بازگشت بزرگشان از ع روسي است تا چون بيايد و درب را بکوبد همان لحظه درب را باز نمايد. خوشا به حال آن خدمت کاراني که هرگاه بزرگشان آمد آنان را بيدار ببيند... پس شما نيز آماده باشيد؛ زيرا در ساعتي که توقع نداريد فرزند انسان مي آيد». (8)

پی نوشت:

1. کتاب مقدس، سفر مزامير داود.
2. انتظار مسيحا در آيين يهود، ص 65.
3. هوشع، 5/3؛ ارميا، 9/30؛ حزقيال، 24/37 و 25.
4. اشعيا، 10/11؛ صفنيا، 9/3.
5. صفنيا، 2/2ـ4.
6. انتظار مسيحا در آيين يهود، ص 65.
7. يوحنا، اصحاج 24، ص 102، رقم 6.
8. لوقا، اصحاح 12، ص 238، رقم 35 ـ 40.

منبع: کتاب وظايف ما در عصر غيبت